کد مطلب:43094
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:29
با عنايت به فراز 58 خطبه 86، عداوت و كينهتوزي، چه پيامدي دارد؟
«وَلا تَباغَضُوا فَإِنَّهَا اٌلْحالِقَهُ» [و با يكديگر عداوت نورزيد، زيرا عداوت تراشنده (و محو كنندة) ايمان است].
از عداوت و كينهتوزي بپرهيزيد. دوري ومخالفت انسان با يك انسان ديگر مانند محبّت و عشق داراي درجات بسيار متفاوت است. مخالفت انسان با يك انسان ديگر گاهي بسيار سطحي و ناچيز است كه ناشي از عوامل بسيار ناچيز ميباشد، گاهي مخالفت بحدّ بغض و كينهتوزي بسيار شديد ميرسد كه اگر امكان داشت كه دو انسان كينهتوز داراي جانهاي بينهايت بودند، همة جانهاي هر يك از دو طرف در برابر همه جانهاي طرف ديگر حالت تضادّ بر خود گرفته و با تلخترين و با پر شكنجهترين وجه براي نابودي طرف خصومت ميپرداخت. اين پديده در انسان وجود دارد، چنانكه پديدة مقابل آن كه عبارت است از محبّت و عشق ميان انسانها نيز هيچ حدّ و مرزي نميشناسد. محبّت از ضعيفترين و ناچيزترين ميل و رغبت شروع ميشود و ممكن است مبدّل به عشق گردد كه بوسيلة آن اگر عاشق داراي جانهاي بينهايت بوده باشد، حاضر است همة جانهاي خود را فداي معشوق نمايد و اگر همين حالت در معشوق هم وجود داشته باشد، او هم بچنين فداكاري آماده خواهد گشت. بدين ترتيب انسان چنانكه از نظر پستي به بينهايت درجة سقوط تنزّل ميكند و از نظر عظمت و كمال به بينهايت درجة رشد صعود مينمايد، همچنين انسان در دو پديدة متضادّ عشق و كينه هم همين سقوط و صعود را دارد. شايد در طول تاريخ بشر مخصوصاً در همة جوامعي كه ضرورت همزيستي و زندگي دستهجمعي بر مبناي اصول و قوانين ثابت شده است، بيشترين توصيهها و دستورات براي دوري از بغض و عداوت و كينهتوزي و چشيدن طعم محبّت انسانها بر يكديگر بروز نموده است و هرچه كه در يك جامعه سطح معرفت و ارتباطات معقول وعالي بالاتر رفته است، توصيهها و دستورات هم پرمعنيتر شده و هم افزايش يافته است. ادبيّات دنيا مخصوصاً آن آثار ادبي كه بوجود آورندگان آنها انسانهاي رشد يافته و حسّاس و ظريف و انسانشناس بودهاند، در تحريك انسانها به محبّت و عشق و علاقه بيكديگر و دوري از بغض و عداوت با همديگر داد سخن داده و آنقدر مطالب ملكوتي در اين باره بيان نمودهاند كه محيّرالعقول است. بالاتر از همة اينها كتب آسماني و پيامبران عظام اساسيترين هدفهاي رسالت الهي خود را ايجاد صلح و صفا و سلم و محبّت در ميان انسانها معرّفي نمودهاند:
اگر ما در كتب و مباحث علم اخلاق كه تاكنون با دست بشر نوشته شده است، چه آن كتب و مباحثي كه پشتيبان اخلاق را خدا معرّفي كردهاند و چه آنهائي كه اخلاق را از استعدادهاي ذاتي بشر و يا محبوبيّت ذاتي خود اخلاق استباط نمودهاند، همه و همه محبّت را ضروري حيات انسانها و خصومت و عداوت را تباه كنندة آن معرّفي نمودهاند. در ميان آنهمه تقبيح پديدة عداوت و بغض، ميتوان با قاطعيّت گفت: هيچ جملهاي به عظمت جملة اميرالمؤمنين(ع) كه مورد تفسير ما است، ديده نميشود، زيرا ميفرمايد: بغض و عداوت تراشندة موجوديّت با ارزش انسانها است.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 13
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.